امروزه، بر خلاف گذشته، پس از خواندن خطبه عقد و به ویژه پس از آنكه دختر و پسر جوان زیر یك سقف قرار گرفتند، لرزههای پرخاشگری، نارضایتی، بدبینی و ناامنی، اركان این بنای تازهساز را تكان میدهد و زن و شوهر را تا مرحله جدایی پیش میبرد.
روانشناسان خانواده معتقدند كسانی كه با هم ازدواج میكنند، در كمتر از دو سال، به سه گروه تقسیم میشوند: یا طلاق میگیرند، یا در آشفتگی و نابسامانی بهسر میبرند یا با خرسندی و شادكامی به رشد و بالندگی خود ادامه میدهند.
بد نیست بدانید که بر اساس آمار سازمان ثبت اسناد و املاك كشور، تعداد موارد ازدواج در سال 1384، 712 هزار و 140 مورد و تعداد طلاق 74 هزار و 340 مورد بوده است. این آمار برای سال 1385 به ترتیب 712 هزار و 940 مورد و 81 هزار و 75 مورد گزارش شده است. این اعداد میرساند كه آمار ازدواج در سال 85، یك دهم درصد و آمار طلاق 9 درصد افزایش داشتهاند. در شهر بزرگی مانند تهران بیست درصد ازدواجها ـ یعنی از هر پنج مورد یك مورد ـ با طلاق پایان میپذیرد. در یك بررسی علمی كه از سوی دكتر احمدعلی نوربالا، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران و همكاران روانپزشك ایشان، درباره وضعیت سلامت روان مردم ایران صورت گرفته، مشخص شده است كه زنان و مردان متأهل بیش از افراد مجرد دچار روان رنجوری هستند (6/13 درصد در مقابل 1/5 درصد.)
به بیان روشنتر با آنكه همه مجردها اشتیاق به ازدواج و پیوند همسری دارند، اما در شهری مانند تهران در بین هر پنج خانواده تازه شكل گرفته، یك خانواده «گسسته»، سه خانواده «آشفته»، و تنها یك خانواده «بالنده»اند!
طلاق، رویداد بسیار ناگوار و آسیبرسانی است که برای پیشگیری از آن روانشناسان خانواده چند توصیه مهم دارند و علت اصلی شکست در ازدواج را این موارد می دانند:
1 - پرسشهای كافی نمیپرسیم.
2 - نشانههای هشداردهنده را نادیده میگیریم.
3 - توافقهای ناپخته و شتابزده میكنیم.
4 - اسیر هوس میشویم.
5 - فریب مادیات را میخوریم.
6 - نفس ازدواج كردن برایمان مهم است نه اینكه با چه كسی ازدواج میكنیم!
وقتی در موقعیت ازدواج قرار می گیرد، مهم ترین سوال این است که چرا میخواهید ازدواج كنید؟ اگر پاسخ شما این بود كه نیاز به یك همراه دارید، از خود بپرسید، آیا میتوانید با عیبها و كاستیهای یك آدم دیگر، كه در همه چیز با شما شریك خواهد شد كنار بیایید؟ آیا میتوانید با این حقیقت كنار بیایید كه شاید همسر آیندهتان مانند شما نباشد و اولویتهای او در زندگی با اولویتهای شما در زندگی تفاوت داشته باشد؟ متاسفانه بیشتر افراد قبل از آنكه حتی این سوالات به ذهنشان خطور كند وارد ماجرای ازدواج میشوند. شما بهتر است قبل از این كه فرد دیگری را وارد دنیای خود كنید پاسخ منطقی به این سوالات بدهید.
به طور کلی بیشتر ازدواج هایی که با شکست مواجه می شوند، یکی از این ویژگی ها را دارند:
- با تصمیمات عجولانه همراه هستند.
- انتظارات غیرواقع بینانه و رویایی پشت آنها قرار دارد.
- شخصیت یکی از دو طرف یا هر دو آنها نابالغ، مشکل دار و رشد نیافته است.
- افراد برای فرار از فضای بد خانواده یا فرار از احساس تنهایی ازدواج می کنند.
- هدف یکی از دو طرف، وابستگی به طرف مقابل و به بیان ساده تر آویزان شدن به دیگری است.
- كسب منافع مالی در اولویت های اول ازدواج قرار دارد.
- یکی از دو طرف یا هر دو آنها برای جبران شكست های عاطفی پیشین شان ازدواج می کنند.
دلایل متداول پشت پرده ازدواجهای ناموفق
انتظارات پیچیده، اعمال زور بیش از حد برای اثبات درستی گفتهها و كارها و فقدان درك متقابل اغلب منجر به بروز چنان زخمهای عمیقی در رابطه میشود كه هیچ مرحم عشقی و دلسوزی نمیتواند آنها را بهبود ببخشد. فقط زخمها بیشتر و عمیقتر خواهند شد و در نهایت یك روز فكر جدایی بر سر یكی از زوجها خطور میكند. این حكایت بسیاری از كسانی است كه در ازدواج دچار شكست میشوند، اما افراد بعد از خاتمه ماجرا، وقتی در تنهایی خود فكر میكنند متوجه خواهند شد كه صبر و كاهش خودپسندی مانع از وقوع چنین شكستهایی در زندگیشان خواهد شد.
نظرات شما عزیزان: